یکی از مسائل مهم برای بشر مسئله فلسفه زندگی است که مکاتب گوناگون فلسفی و دینی نگاه های متفاوتی به این مسئله دارند. در این راستا، پایان نامه آقای سیدمحمد صالح هاشمی گلپایگانی با عنوان فلسفه زندگی و بررسی هدفمندی بشر از دیدگاه اسلام” در این جهت سازمان یافته است. این پایان نامه برای اخذ درجه کارشناسی ارشد به راهنمایی دکتر اکبریان در دانشگاه امام صادق(ع) تنظیم گردیده است.
ابتدا بر مبنای موضوع هدفداری و غایت، بر اساس تقسیم بندی موضوعی از هدفداری، ادعای این تحقیق این است که با این تقسیم بندی منطقی، نظرات تمامی فلاسفه و اندیشمندان در مورد غایت و هدفداری در یکی از اقسام چهارگانه، ظرفیت دسته بندی شدن دارد.
هر اندیشمند و دانشمندی بر مبنای فکر و فلسفه ای که ارائه داده است با اعتقاد به غایتی پیدا می کند و یا انکار غایت می نماید. اگر انکار غایت نمود، به این موضوع پرداخته می شود که اصولا چه نظراتی است که نمی توانند به غایت و هدفی واقعی، اعتقاد پیدا کنند و مقومات هدفداری و غایت چیست که منکر لوازم و مقومات آن لزوما نافی غایت و هدف می شود. با فرض قبول هدف برای زندگی و وجود غایت برای موجودات، سوال بر چگونگی غایت است. آیا اعتقاد به غایتی حکیمانه و عقلانی با برنامه مشخص و مدون منجر می شود و یا غایت، پوچ و عبث و گزافه است. در مرحله دوم، به نظرات و تفکرات اندیشمندانی می پردازیم که معتقدند، غایت جهان و انسان، گزافه و پوچ است و غایتی عقلانی، برای انسان قابل تبیین نیست.
ولی اگر اعتقاد بر این بود که غایت عقلانی برای انسان در زندگی قابل اثبات است، آنگاه سوال این است که این غایت عقلانی، غایتی در حدود و محدوده جهان طبیعت و ماده است و یا به جهان ماوراءالطبیعه نیز مربوط می شود. مرحله بعد به نظرات و اندیشه هایی توجه می شود که غایتی عقلانی در حیطه جهان مادی و طبیعی را قائل باشند و بالاخره به اهداف ماوراء طبیعی و غایات معنوی که از حیطه جهان مادی، فراتر است، پرداخته می شود که این اهداف چیست و رابطه اهداف ماوراءطبیعی با طبیعت چگونه است.
همانگونه که ملاحظه می شود، نظر هر دانشمند و فیلسوف و متفکری بر مبنای تفکر فلسفی و اعتقادی خود لزوما در یکی از این تقسیمات قرار می گیرد.